زمینه پیدایش

در زمان‌های گذشته، جوان بی‌گناهی به اعدام محکوم شد. جوان را به ستونی بستند تا او را اعدام کنند. طبق معمول، به او پیشنهاد کردند که در لحظات پایانی عمر خود، اگر تقاضایی دارد، بگوید. محکوم بی‌گناه که راه نجات را بسته دید، نگاهی به دور و بر انداخت و گفت: «اگر برای شما مانعی ندارد، مرا به‌ آن ستون مقابل ببندید.» کارگزاران سیاست که تاکنون تقاضایی به این شکل نشنیده بودند، از درخواست او تعجب کردند و پرسیدند: «انتقال از ستونی به ستون دیگر، جز آنکه اجرای حکم را چند دقیقه به تأخیر اندازد، چه نفعی برای تو دارد؟» محکوم بی‌گناه با امیدواری سر بلند کرد و گفت: «دنیا را چه دیدی؟ ستون به ستون فرج است!» کارگزاران سیاست برای انجام آخرین خواسته‌اش دست به کار شدند که ناگهان فریادی از دور به گوش رسید که «دست نگه دارید، دست نگه دارید، قاتل دستگیر شد.» و به این ترتیب، جوان بی‌گناه از مرگ حتمی نجات یافت.(1)

پیامها

اگر برای شخصی ناراحتی پیش آید، دیگران برای تسکین او می‌گویند «ای مرد، خدا را چه دیدی از این ستون به آن ستون، فرج است.» و با این جمله، شخص گرفتار را امیدوار می‌کنند.(2)

ضرب المثل های هم مضمون

ـ آدم به امید، زنده است.(3)
ـ هر خزان را ز پی، البته بهاری باشد.(4) (محمود میرزا قاجار)
ـ زمستان بگذرد، سرما سرآید.(5)
ـ هیچ قفلی نیست در بازار امکان، بی کلید.(6) (صائب)
ـ خدا را چه دیدی؟(7)
ـ دنیا به امید بر پاست.(8)
ـ خدا بزرگ است.(9)

اشعار هم مضمون

در نومیدی بسی امید است * پایان شب سیه سپید است(10) (نظامی)
از پس ظلمت بسی خورشیدهاست * بعد نومیدی بسی امیدهاست(11) (مولوی)
به هنگام سختی مشو ناامید * کز ابر سیه بارد آب سپید(12) (نظامی)
شنیده‌ای که کلاهی چو بر هوا فکنی * هزار چرخ خورد تا رسد دوباره به سر(13) (قاآنی)
پس از هر غمی نوبت شادی است * گرفتار را رخ در آزادی است(14) (ادیب پیشاوری)

ریشه های قرآنی حدیثی

امام علی(علیه السلام): «لِکُلِّ هَمٍّ فَرَجُ؛ هر غم و اندوهی را فرجی است.»(15)
امام علی(علیه السلام): «کُلّْ راجٍ طالِبٌ؛ هر امیدواری، جوینده است.»(16) «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا؛ پس با دشواری آسانی است، آری با دشواری آسانی است». (انشراح: 5 و 6)

پی نوشت ها :

1. ریشه‌های تاریخی امثال و حکم، ج 2، ص 616.
2. احمد وکیلیان، تمثیل و مثل، انتشارات سروش، چ 3، 1375، ج 2، ص 45.
3. امثال و حکم دهخدا، ج 1، ص 22.
4. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، ص 922.
5. همان، ص 604.
6. امثال و حکم دهخدا، ج 4، ص 2108.
7. دوازده هزار مثل فارسی، ص 442.
8. امثال و حکم، ج 2، ص 828.
9. همان، ص 717.
10. همان، ص 797.
11. همان، ج 1، ص 447.
12. همان، ص 481؛ دوازده هزار مثل فارسی، ص 77.
13. دوازده هزار مثل فارسی، ص 655.
14. امثال و حکم دهخدا، ج 1، ص 505.
15. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح 7265.
16. امالی مفید، ص 207.

منبع مقاله :
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما